خاطره خواندنی عباس معروفی از دیدار با رئیسی
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۸۸۵۶۰
در تاریخ ۱۶۷ ساله مطبوعات ایران من نخستین مدیر مجلهای بودم که با حضور هیأتمنصفه محاکمه و تبرئه شدم.
به گزارش مشرق؛ شهابالدین طباطبایی، روزنامهنگار، اواخر سال ۹۷ در روزنامه شرق درباره سید ابراهیم رئیسی که آن روزها گزینه تصدی ریاست قوه قضاییه بود، یادداشتی نوشت که مرور آن خالی از لطف نیست.
وی در این یادداشت مینویسد: «آن چه در محافل سیاسی و رسانهای مطرح میشود، حکایت از سکانداری ریاست قوه قضائیه توسط سیدابراهیم رئیسی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها (اسفندماه ۱۳۹۷) که سیدابراهیم رئیسی محتملترین گزینه حضور در رأس قوه قضائیه است، گمانهزنیها درباره رویکرد او در قبال موضوعات روز و جریانات سیاسی در این جایگاه بالا گرفته است. برخی، رویکرد آینده رئیسی را از منظر گفتمان او در انتخابات ریاستجمهوری تحلیل میکنند اما عدهای نیز دیدگاه متفاوتی دارند و بر اساس تجارب مسئولیتهای پیشین او در دستگاه قضائی، خوشبینانه جلوه دیگری را تصویر میکنند.
آیتالله موسوی تبریزی، دبیر کل مجمع محققین و مدرسین، از جمله خوشبینهاست. او درباره احتمال انتصاب سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه به سایت انصافنیوز گفته: «من تا الان چیز بدی از آقای رئیسی ندیدهام. رفتارش هم در آن زمان با مردم ملایم بود و اصلاً روحیه خشنی نداشت.» او همچنین بر این نکته تأکید کرده که احتمالاً وضعیت قوه قضائیه در زمان ریاست ابراهیم رئیسی بهتر خواهد بود. چنانچه علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات نیز چنین نظری دارد.
رویکرد سیدابراهیم رئیسی در قبال جریانات فرهنگی، ناشران کتاب، رسانهها و آثار روشنفکران سوالی است که در چند ماه گذشته به اندازه پررنگشدن نامش برای ریاست قوه، پررنگ شده است.
خاطرات عباس معروفی در مواجهه با ابراهیم رئیسی به عنوان دادستان تهران شاید برای خیلی از اهالی فرهنگ و رسانه تکراری باشد اما با توجه به {تحولات} این روزها خواندنی است.
عباس معروفی، یکی از نویسندگان مشهور کشور و مدیر مجله ادبی «گردون» است که در نخستین سالهای دهه ۷۰ توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت. برای امانتداری بخشی از گفتوگوی او با نشریه ادبی «الفبا» در شرح ماجرای دیدار خود با سیدابراهیم رئیسی را برایتان میآورم:
«سرانجام روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰، بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیماً به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیر کل گفت که کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا، مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آن روز خیلی با من حرف زد و گفت که باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یک سو او میدوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم. یکی از غمانگیزترین دورههای زندگی من همین ۱۸ ماه تعطیلی گردون بود که همه رفتوآمدها، تلفنها و ارتباطهایم قطع شد. یکباره احساس کردم چقدر تنها شدهام. نمیدانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن میزد و دلداریام میداد. نامهنگاری، ملاقات، دیدار و گفتوگو هیچکدام فایدهای نداشت تا اینکه قاضی پروندهام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام».
فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضیام داده بود، وزارت ارشاد هم کنفیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان «سال بلوا» را مینوشتم و این جمله جایی خودنمایی میکرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون میسوختم.
حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. چند روز بعد او به من خبر داد که روزهای سهشنبه حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت شش صبح سهشنبه آنجا باشم. این سهشنبه رفتنها، چهار بار طول کشید و نوبت به من نرسید، بار پنجم، ساعت ۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر میتوانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوشتیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمائید! خودم را معرفی کردم، رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفی معروف؟»
«بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بی شاخ و دم که هر روز کیهان مینویسه»
رئیسی: «شما بمونید. نفر بعدی؟»
سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند.
دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه میکنید؟»
«رمان مینویسم، کتاب چاپ میکنم، ادیتوری میکنم، هر کار که بشه چون دفترم بازه اما شما انتشار گردون رو توقیف کردین.»
رئیسی: «خب فکر میکنی چرا توقیف شده؟»
«همکاران شما از من میپرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر میکنم؟»
رئیسی: «این سوال من هم هست.»
«مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲ هزار تیراژ داره.»
رئیسی: «چند سالته؟»
«سیوسه.»
رئیسی: «این چیزهایی که درباره شما در روزنامهها مینویسن، من فکر کردم بالای ۶۰ سال رو داری.»
آنوقت در کامپیوتر پروندهام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پروندهات نیست.»
گفتم: «میدونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبودهام.»
با حیرت خیرهام شد: «حتی خانمبازی هم نکردهای؟»
گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.»
به پشتی صندلیاش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوشسیما و خوشتیپی است.
گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما، آقای فاضل میبدی بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خوندم. میخواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی. بهم نداد. دلم میخواد بخونمش.»
اتفاقاً نسخهای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری.»
۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب میکنم! چرا این قدر راجع به شما بد مینویسن؟ امکانش هست فوری کلیه گردونها رو به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟»
گفتم: «با کمال میل. فردا براتون میارم.» گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و بعد خواست که ناهار بمانم.
تشکر کردم، یک دوره گردون از شماره ۱ تا ۲۰ را به دستش دادم و خداحافظی کردم. حدود یک هفته بعد، پرونده من از دادستانی انقلاب «عدم صلاحیت» خورد و به دادگستری ارجاع داده شد. در این دوره که خاتمی هم در آخرین روزهای وزارت ارشاد، هیأتمنصفه را تشکیل داده بود، باعث شد گردون در دادگاه تبرئه شود.
در تاریخ ۱۶۷ ساله مطبوعات ایران من نخستین مدیر مجلهای بودم که با حضور هیأتمنصفه محاکمه و تبرئه شدم. کیهان در تیتر اولش نوشت: «تشکیل هیاتمنصفه برای نجات یک مجله ضد انقلاب!»
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا انفجار افغانستان فلسطین سید محمد خاتمی سید ابراهیم رئیسی قوه قضاییه عباس معروفی سیدابراهیم رئیسی ابراهیم رئیسی عباس معروفی قوه قضائیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۸۸۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۰ توصیه رهبر انقلاب در دیدار فرهنگیان چه بود؟
خلاصه بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار که صبح چهارشنبه ۱۲ اردیبهش ۱۴۰۳ برگزار شد، به این شرح است:
- پیشرفت، امنیت، سلامت، علم و تحقق همه ارزشهای انسانی و اسلامی در کشور در گرو وجود نیروی انسانی مناسب است که این کار عظیم برعهده آموزشوپرورش است.
- ترمیم سند تحول با استفاده از نخبگان داخل و خارج آموزشوپرورش، باید مستمر ادامه یابد.
- توانمندسازی معیشتی و مادی معلمان همیشه مورد تأکید بوده و اکنون نیز هرچه ممکن است باید در این زمینه تلاش شود.
- معلم از نیروی معنوی و عشقی که در وجود هر انسانی به تعلیم و تربیت وجود دارد، استفاده کند و با بهرهمندی از ملزومات، نیازها و تجربیات، شغل پرمرتبت معلم را قوام و استواری و استحکام دهد.
- نیت، روحیه، انگیزه و درک حقیقی از «معلمی» لازمه پرورش نسل نو است.
- تقویت مراکز تربیت معلم لازمه دستیابی جامعه معلمین به سطح تراز است.
- دانشگاه فرهنگیان و دیگر مراکز تربیت معلم باید کاملاً تقویت شوند.
- صرف توجه معلم به مسائل پرورشی کافی نیست و باید مجموعهای، متولی این مسئله بسیار مهم باشد.
- جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیبهای اجتماعی جزو توقعات از جوانان است.
- در خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد که این جزو وظایف معاونت پرورشی است.
- تبیین صحیح مسائل بنیادی کشور و نظام برای نوجوانان و جوانان، وظیفه دیگر معاونت پرورشی است.
- دانشآموزان، جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند و بدانند پشت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیلِ» ملت چه منطقی نهفته است و چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولتها نیست.
- ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش مهم است.
- در مدیریتهای سطح بالا تا متوسط تأکید بر ثبات دارم تا بتوان برنامهها و کارهای مهم را دنبال کرد.
- الگوسازی و معرفی نمونههای برتر معلمان ضروری و شوقآفرین است.
- معلم باید در کنار علمآموزی، انگیزه، همت، اعتماد به نفس و شوق به درس و کار هم به دانشآموز بدهد تا ظرفیتهای درونی او شکوفا شود.
- «دادن نگاه ملی به دانشآموز» انتظار دیگر است، یعنی دانشآموز بداند که تحصیل و کلاس درس قطعهای از حرکت عمومیِ پیشرفت و جزیی از ماشین عظیم پیشبرنده کشور و نظام است.
- «امیدآفرینی» ، «تشویق دانشآموزان به فعالیتهای اجتماعی» و همچنین «مهارتآموزی به دانشآموزان»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به معلمان بود.
منبع: خبرگزاری ایسنا